شهید ابراهیم هادی

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

عشق شهدایی شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری

26 اردیبهشت 1404 توسط یاری گر شهید ابراهیم هادی
عشق شهدایی شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری

عشق شهدایی صادق
صادق کلاً عاشق شهدا بود با اینکه آنها را ندیده بود و ارتباطی نداشت، اما توفیق این را داشت که بعد از آمدن پیکرهای تفحص شده شهدا به شهرمان در قسمت ایثارگران سپاه فعالیت کند و استخوان های پاک و مطهر این شهدا را با همکاری دوستانش در پارچه ها بپیچند و به خانواده ها تحویل دهند؛ تا اینکه به زمانی رسیدیم که پیکر شهدای مدافع حرم به وطن آمدند که در این زمان هم جنازه ها را از فرودگاه ها تحویل می گرفت و کفن و دفن آنها را خودشان انجام می دادند. در بین شهدای دفاع مقدس به شهید تجلایی و هم چنین به طیف شهدای غواص علاقه عجیبی داشتند، وقتی ماجرای شهادت آنها را می شنید بسیار تحت تأثیر قرار می گرفت. از بین شهدای مدافع حرم نیز به آقای محمودرضا بیضایی که اولین شهید تبریزی بود، علاقه داشت. در آن زمان وقتی خبر شهادت ایشان را شنید بسیار جا خورد و من گفتم: «شما که آن قدر آرزوی شهادت دارید با این حال الان شما نمی دانم که باید تبریک بگویم یا تسلیت؟» که گفتند: «من از شهادت ایشان ناراحت نیستم از ماندن خودم ناراحتم که به آن مرحله نرسیدم.» با شهید حاج عباس عبداللهی که در اواخر شهید شدند ارتباط داشتند و به ایشان علاقه بسیار زیادی داشتند و دائما از تکیه کلام های شان استفاده می کردند. در این اواخر نیز با خانواده شهید حامد جوانی ارتباط زیادی برقرار کرده بود، حتی زمانی که شهید جوانی در بیمارستان تهران بستری بود و از ناحیه هر دو چشم و هر دو دست مصدوم و مجروح بود به ملاقاتش رفته بود؛ الان در کنار مزار شهید جوانی صندلی تعبیه شده است که آن صندلی را صادق از انبار اسقاطی سپاه گرفته بود و جوشکاری و بقیه کارهایش را نیز خودش انجام داده بود؛ با این نیت که پدر مادر شهیدان مدافعان حرم در کنار مزار فرزندانشان راحت باشند و خسته نشوند. در روز پدر امسال از سوریه با پدر شهید جوانی تماس گرفته بود و روز پدر را تبریک گفته بود، وقتی آقای جوانی از اوپرسیده بود «از کجا تماس گرفته ای؟» گفته بود: «من از کنار پسرتان حامد با شما تماس می گیرم.» یعنی احساس می کرد که با حامد دوش به دوش ایستاده است؛ صادق خودش شهادتش را احساس کرده بود، آقای جوانی از او پرسیده بود که چه زمانی باز می گردید گفته بود: «دو گروه هستیم که یک گروه برگشته اند و گروهی در حال بازگشتند.» اشاره ای نکرد که خودش هم بر می گردد.

منبع: حوزه نت

 نظر دهید »

فتنه 88 و رشادت های شهید صادق عدالت اکبری

26 اردیبهشت 1404 توسط یاری گر شهید ابراهیم هادی
فتنه 88 و رشادت های شهید صادق عدالت اکبری

فتنه 88 و رشادت های صادق
در فتنه 88 که در تبریز هم جریان پیدا کرده بود، پدرش به عنوان فرمانده سپاه ناحیه تبریز فعالیت داشت و مأموریت هایی را به بسیجیان و پاسداران محول می کرد. یک مرتبه پدر صادق به خودش می گوید: «آقا رضا تو که به این سادگی جوانان مردم را به مأموریت می فرستی که احتمال هرگونه خطری برای شان وجود دارد، چرا پسر خودت را نمی فرستی؟!» وقتی این جرقه در ذهنش زده می شود صادق را صدا می زند و می گوید: «آماده شو و تیمی که برای مأموریت اعزام می کنم را همراهی کن. » صادق با ادب و احترام کامل و بدون اینکه اعتراضی به خواسته پدرش داشته باشد، دستش را بر روی چشمانش گذاشته می گوید: «چشم بابا!» صادق چهار شانه و تنومند بود، وقتی پدر بدرقه اش می کرد یاد بدرقه امام حسین(ع) افتاد که پسرش را با دعا راهی میدان جنگ کرده بود و او نیز به تأسی از امام حسین(ع) در دلش دعا زمزمه می کند؛ حتی یک آن این فکر به ذهنش می آمد: «من که پسرم را با این شور و شوق راهی اش می کنم شاید زخمی برگردد!» ولی می گوید چاره ای نیست، وقتی فردی مأموریتی را می پذیرد تبعاتش نیز برایش نوش است، اما در دل نگرانی داشت و با صلوات به ائمه متوسل شد، چند ساعت بعد خبر مجروحیت صادق را آوردند و در آن لحظه فقط می گوید: «خدایا رضایتم در رضایت توست و به آنچه امر می کنی تسلیم هستم.» بعد می پرسید که از چه ناحیه ای مجروح شده است؟ گفتند: «کمی دستش زخمی شده است.» چند ساعت بعد با دستی باند پیچی شده آوردنش. به پدرش می گوید: بابا چیزی نشده فقط کمی دستم خراش برداشته؛ پدرش نمی خواهد که زیاد به عمق قضیه وارد شود و معذبش کند. بعد از چند هفته پدرش متوجه می شود که دستش باد کرده وضعیت مساعدی ندارد، با یکی از همکاران راهی بیمارستانش می کند و عکسبرداری کرده و متوجه می شوند که تاندون یکی از انگشتانش قطع شده و نیاز به عمل دارد، هزینه عمل هم که 40 هزار تومان شده بود، سپاه پرداخت کرد. بعد از چهار، پنج ماه یک روز پدرش سرکار در اتاقش بوده که همکارش وارد می شود و می گوید: «امروز صادق هزینه عملی را که خرج دستش کرده بودیم را در پاکتی آورده و گفته که این پول را به بیت المال برگردانید، چون من نمی خواهم مدیون بیت المال باشم.»
منبع حوزه نت

 نظر دهید »

شهیدمدافع حرم صادق عدالت اکبری

26 اردیبهشت 1404 توسط یاری گر شهید ابراهیم هادی
شهیدمدافع حرم صادق عدالت اکبری

شهید صادق عدالت اکبری در سال 1367 متولد شد. دوران دبیرستان را در مکتب الحسین سپاه گذرانید و در سال 1382 تحصیلاتش را به پایان رساند. او در فتنه 1388 مجروح و جانباز انقلاب شد و در سال 1389 به عضویت سپاه پاسداران در آمد. صادق در سال 1391 ازدواج کرده و وارد دانشگاه شد. وی تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ادامه داد و در کنکور ارشد ثبت نام کرد اما زندگی دنیایی اش برای این مقطع، به او مجال نداد.

صادق در سال 1394 به سوریه رفت و جزء مدافعان حرم گردید. بعد از یک سال جنگیدن علیه تروریست های وهابی، همزمان با سالروز شهادت حضرت زینب (س) در محور عزیزه ی حلب در عمق خاک جبهه النصره منطقه دلامه در اردیبهشت ماه 1395 به فیض شهادت رسید.

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید حامد جوانی

25 اردیبهشت 1404 توسط یاری گر شهید ابراهیم هادی
وصیت نامه شهید حامد جوانی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباعبدالله

یاحسین تا آخرین قطره‌ی خون نمی‌گذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود. تنها دلخوشی من برادر زاده‌ام علی است که وقتی او بزرگ شد بگوید که عمویت برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) رفته و شهید شده است، بگذارید علی افتخار کند.

مادر عزیزم اگر بنده توفیق شهادت پیدا کردم و برای من مجلس یادبود گرفتید در عزای من گریه نکنید چراکه دشمنان اسلام شاد و خرم می‌شوند و اگر گریه کنی در روز قیامت حلال نمی‌کنم و نیز مادرم بنده ان‌شاءالله در این سفر که به سوریه می‌روم عمودی می‌روم و افقی به ایران بازمی‌گردم و نیز به گروه موزیک لشکر بگویید چون من با شما سابقه دوستی و همکاری داشتم موقع ورود پیکر من به تبریز بصورت عالی و منظم به نواختن موزیک بپردازید.

پدر عزیزم به دلم افتاده که این آخرین سفر من به سوریه می‌باشد و می‌دانم که شهید خواهم شد لذا از صمیم قلب مرا حلال کنید.

ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین(ع) می‌جنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنه‌ای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم. لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه می‌شوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم.

۲۵ فروردین ۹۴

حامد جوانی”
منبع؛بنیاد شهید و امور ایثارگران

 نظر دهید »

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر بالین شهید حامد جوانی

25 اردیبهشت 1404 توسط یاری گر شهید ابراهیم هادی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر بالین شهید حامد جوانی

هو الشهید

در اوایل بستری بودن حامد در بیمارستان بقیة الله، شهید سردار سلیمانی شخصا برای ملاقات حامد آمد و تا چشمش به فرزند بی دست و بی چشمم افتاد، گریه کرد. پدر حامد گفت که سردار چرا گریه می‌کنید؟ سردار سلیمانی جواب داد که من برای حامد گریه نمی‌کنم من برای خودم گریه می‌کنم که از حامد و امثال او عقب ماندم وگرنه حامد راهش را انتخاب کرد و موفق شد.

مادر حامد می‌افزاید: سردار با خودش یک چفیه و یک انگشتر آورده بود. گفتند که این چفیه را حضرت آقا فرستاده تا روی بدن زخمی حامد بکشند و این انگشتر را هم سید حسن نصرالله به حضرت آقا هدیه کرده و ایشان هم آن را متبرک کرده و برای حامد فرستاده‌اند اما می‌دانیم که حامد دیگر دست ندارد که انگشتر بیاندازد و پدرش آن را دستش کرد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 59
  • ...
  • 60
  • 61
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

شهید ابراهیم هادی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • امام رضا علیه السلام
  • بدون موضوع
  • دانلود کتاب
  • درس
  • رهبری
  • سردار رشید
  • سردار شهید علی شادمانی
  • شهدا
  • شهید
  • شهید ابراهیم جهان بین
  • شهید ابراهیم هادی
  • شهید ابراهیم همت
  • شهید امیر لطفی
  • شهید امین کریمی
  • شهید جاوید الاثر میلاد نماینده
  • شهید حاج رمضان
  • شهید حاج قاسم سلیمانی
  • شهید حاجی زاده
  • شهید حاجی زاده
  • شهید حامد جوانی
  • شهید رجایی
  • شهید سیفی نسب
  • شهید صادق عدالت اکبری
  • شهید عباس دانشگر
  • شهید عباس عبداللهی
  • شهید عبدالله اسکندری
  • شهید علی تمام زاده
  • شهید علی سیفی نسب
  • شهید علی صیاد شیرازی
  • شهید محسن حججی
  • شهید محمد باقر مومنی راد
  • شهید محمد بروجردی
  • شهید مصطفی صدرزاده
  • شهید منصور خادم صادق
  • شهید مهدی باکری
  • شهید میثم_معظمی_گودرزی
  • شهید وحید نومی گلزار
  • شهید یاغچیان
  • شهیدحاج یونس
  • علمدار کربلا
  • معرفی کتاب
  • نکته

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس