شهید مدافع حرم؛ علی تمام زاده...واقعا تمام زاده بودی...
شهید مدافع حرم؛ علی تمام زاده
دیروز معرکه ای در منزل داشتیم بیا و ببین در خانه نشسته بودم که دیدم یکی یکی اقوام و آشنایان دارن میان خونه اول خیال کردم برای مهمانی هست هر چند تازه از تعطیلات نوروزی فارغ شده بودیم و تبعا صله ارحام را هم بجا آورده بودیم اونم چندبار چندبار اما بازم گفتم بارک الله به قوم و خویش حقا که اینها از من در معنویات و رفتن به مهمانی و صله رحم و على الخصوص چتربازی جلوترن فقط وقتی دیدم همه فامیل بدون استثناء از برادرها و خواهرها بگیر تا داماد ها و پدر و مادر (و… مسابقه صله رحم گذاشتن و جمع همه جمع است فهمیدم که باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد بله درست حدس زده بودم آمده بودن باصطلاح مرا از رفتن به منطقه منصرف کنند جالب اینکه از همه نوع ابزار هم استفاده می کردند همه گزینه هایشان (!) را روی میز چیده بودند هم تشویق می کردند و هم تهدید سیاست چماق و هویج بود دیگر از تحریم شیر مادر و عاق والدین بگیر تا تشویق های آنچنانی در صورت انصراف ارائه دلایل علمی و عقلی و تحلیل های آنچنانی هم کم نبود سر آخر هم بعد از خواهش و التماس کار به قسم دادن و اینها کشید گریه مادر و خواهر هم شده بود چاشنی ماجرا خلاصه سرتان را درد ندهم چنان روزی بر من گذشت که مسلمان نشنود کافر نبیند ناخواسته یاد حرفهای ابوحامد شهید علیرضا توسلی افتادم که بدین مضامین میگفت ما در سه جبهه متفاوت می جنگیم اولین جبهه جامعه خودمان هست بعضی افراد تحت تاثیر شایعات و تبلیغات و شبهات می گویند موضوع یک کشور بیگانه چه ارتباطی با ما دارد؟ چرا باید خطر مرگ را بپذیریم و جراحت را بجان بخریم؟ مگر کشور خودمان مورد تهاجم قرار گرفته که برای کمک به آنجا برویم و هزینه بدهیم؟ و … در حالی که جنگ امروز تکفیریها با ما ادامه و امتداد همان جنگ یزید و معاویه با لشکر امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین صلوات الله عليهم است وقتی از این جبهه سربلند بیرون آمدیم تازه بر می خوریم به جبهه دوم که خانواده خودمان است مخالفتها و دلسوزیهای اهل خانه و کاشانه جزو عوامل بازدارنده در جبهه دوم هست محبت پدر و مادر نسبت به فرزند جوانی که میخواهد راهی میدان نبرد شود و یا محبت جوان رزمنده نسبت به همسر و فرزندانش و خلاصه علایقه خانواده در کنار واکنشها و مخالفتهای شدید و بازدارنده ای که از سوی خانواده ها میشود مانع از ورود به این میدان نبرد است اگر کسی توانست از این دو جبهه سربلند بیرون بیاید و موفق به پشت سر گذاشتن، این دو جبهه سخت شد تازه می رسد به جبهه سوم که آسانترین جبهه نبرد است و جبهه سوم که مقابله با کفار و تکفیریهاست برای رزمندگان نسبت به آن دو جبهه در حکم تفریح است.