نمک زندگی . . .
✨﷽✨
#به_قلم_خودم
#طلبه_نوشت
#نمک_زندگی
#دعوای_زن_وشوهری
بارها شنیده ایم که دعوای بین زن و مرد نمک زندگی است اما جالب است بدانید که در زندگی خیلی از شهدای دفاع مقدس و غالب شهدا ی مدافع حرم و…این ضرب المثل جایی ندارد غالب همسران شهدا می فرمایند ؛ما یک مدتی شاید کوتاه با یک فرشته زندگی کردیم و خود نمی دانستیم و این یک واقعیت است افسانه نیست…البته نه اینکه دعوایی نبوده چرا بوده اما به این شکل مثلا شهید بزرگوار به همسرش می گفته؛ که زیاد خودت را با کارهای خانه خسته نکن و ظرف ها را هم نشوی تا من بیایم و با هم بشوییم یا در مورد خانم این بوده که به همسرش دائم می گفته چرا ما نمی توانیم زیاد با هم باشیم و دائم روی زیبای تو را ببینیم…دوریت برایمان سخت است😆
یک بار در تلویزیون در شبکه چهار زن و شوهری را نشان می داد که دقیق یادم نیست شغلشان منجمی بود یا گردشگری خلاصه کارشان طوری بود که مجبور بودند مسافرت های طولانی مدت با ماشین داشته باشند مجری از مسائل حرفه ای آنها مواردی را پرسید و در بین آنها سوال کرد که شما همیشه مسافرین و به هر حال سخت است ، در این مسافرت ها چند بار با هم دعوا کرده اید؟؟؟😄 آن زن و شوهر هر دو به هم نگاه کردند و خندیدند… مجری با تعجب پرسید چرا می خندید؟ گفتند؛ آخر ما شانزده سال است که با هم ازدواج کرده ایم اما حتی یک بار هم دعوایمان نشده است … 😳🧐
(البته بحث دعوا هست نه اختلاف نظر و سلیقه اختلاف نظر و سلیقه همیشه هست و خواهد بود اما برخی اوقات دیگر به بالاتر از اختلاف نظر می رسد و شکل دعوا به خود می گیرد)،
یاد حرف استادم افتادم که فرمود در فامیل ما زن و شوهری هستند که خانم نمی تواند بچه به دنیا بیاورد تمام اهل فامیل پای مرد نشسته اند و می گویند دوباره ازدواج کن اما آن مرد فقط یک حرف دارد و آن اینکه من همسرم را دوست دارم چون به کوچک تر و بزرگ تر همیشه احترام می گذارد و خیلی مودب است به خاطر این صفتش نمی توانم از او جدا باشم
بله ادب و تربیت چیز کمی نیست که ؛
✅ بهترین ارثیه
امام صادق علیهالسلام:«بهترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث میگذارند، تربیت است نه مال؛ زیرا مال از بین میرود، ولی ادب و تربیت باقی میماند»
این داستانک ها را هم شاید شنیده باشید که روزی می گویند حکیمی وارد شهری می شود و خیلی از مرض ها را درمان می کند یک زن روستایی می گوید من هم بروم به شهر شاید از این حکیم یک نسخه ای برای شوهرم پیدا کنم می آید نزد حکیم و می گوید شوهر من خیلی بداخلاق است و بددهنی می کند خیلی از این بابت در رنجم خصوصا وقتی از سر کار برمی گردد دیگر روزگار من و بچه هایم سیاه است … حکیم می گوید ؛ چاره کارت دست من است. از خورجین خودش یک سنجاق کوچک درمی آورد و می گوید؛ گره کارت با این سنجاق باز می شود، همین .
زن می خندد و می گوید ؛ با این سنجاق ؟!!!🧐مرد حکیم می گوید ؛آری وقتی که همسرت می خواهد داخل خانه شود این سنجاق را زیر زبانت قرار بده تا نتوانی حرف بزنی چندین بار امتحان کن مردت خوب خواهد شد …زن می آید و چند روز همین کار را انجام می دهد چون آن سنجاقی که زیر زبانش گذاشته نمی گذارد که به راحتی حرف بزند مرد می آید و بد و بیراه می گوید از هر دری سخن می گوید فحش… ناسزا… به بچه ها به خانم و …می بیند از این خانم هیچ صدایی در نمی آید رفته رفته خوش اخلاق تر می شود رو به زن می کند و می گوید چرا این همه حرف می زنم، تو یک بار هم اعتراض نمی کنی ؟!!
پس چاره ی کار فقط سکوت زن بود😄
یاآن داستان عاشقانه مشهوری که می گویند عشق زن و مردی زبانزد خاص و عام بود در یک روستا …می آیند تا از زنش سوال کنند که رمز زندگی موفق شما که روستازاده ای بیش نیستید چیست؟؟؟می آید، می بینند زن در هوای گرم زیر آفتاب دارد لباس می شوید قبل از اینکه حرفشان را بزنند می گویند در خانه ات خیلی جاهای سایه هست چرا زیر این خورشید گرم💥 داری لباس می شویی؟؟؟ زن می گوید الان همسر من به صحرا رفته تا هیزم جمع کند ،زیر همین خورشید سخت و سوزان دارد ، کار را می کند… من هم می خواهم زیر این خورشید لباس بشویم تا وقتی او برگشت بفهمم که چقدر او گرما کشیده و سختی دیده …❤️🔥
سائل برمی گردد و می گوید دانستم رمز موفقیت زندگی شما چیست…🤭💞