ساجدلشکر
✨﷽✨
درلشکر دوستی داشتیم به ساجد لشکر معروف بود،چون همیشه درحال سجده بود هرجای خلوت راکه پیدامیکرد برای شکرگذاری به سجده میرفت؛ شب عملیات، نمیدانم چرا امااحساس کردم قرار است برای ساجد لشکر اتفاقی بیفتد بنابراین من پشت سراو به راه افتادم بالاخره عملیات تمام شد ماخط راشکسته بودیم، هواآفتابی بود باید مسافتی 20 متر را میدویدم تابه یک خاکریز برسیم من صدای زوزهی گلولههایی راکه ازکنار سرم میگذشت میشنیدم آنقدرآتش زیاد بود که کلاه آهنیام ازسرم افتاد یک دفعه ساجدلشکر را دیدم میان آن همه ترکش و آتش زانو زد و به سجده افتاد، درهمان حال که داشتم فیلم میگرفتم در ذهنم گفتم توی این اوضاع،سجده کردنت چیه آخه؟! که یک دفعه دیدم به عقب برگشت و کلاه ازسرش افتاد،جلو رفتم یک گلوله وسط پیشانیاش خورده بود به طورطبیعی باید به عقب پرت میشد امااو به سجده درآمده بود بعدها در وصیتنامهاش خواندم که نوشتهبود: “خدایا! بچههای لشکرمن راساجد لشکر صدا میزنند من خجالت میکشم، امااگر تو من را از کوچکترین سجده کنندگان قبول داری دلم میخواهد به حالت سجده به دیدارت بیایم” و دیدم که دقیقا همین اتفاق افتاد.
🌷شهید یوسف شریف
🌐 @Iran_Iran
کانال مدافعان حرم در اeتا
